در بیشتر کشورها بین سلیقه عموم مردم و معیارهای هنری فاصله وجود دارد. برای مثال موسیقی عامه پسند، سینمای عامهپسند و هنرهایی از این دست که پسوند عامهپسندشان گویای فاصله آنها با معیارهای واقعی هنر فاخر است. اما احساس میکنم در کشور ما این فاصله زیادتر از حد معمول است. بررسی همه جانبه و موشکافانه این موضوع نیازمند تخصص در چند حوزه مختلف همچو جامعهشناسی و روانشناسی است. اما میتوانیم چند دلیل برای این موضوع بیان کنیم.
1. برقرار نکردن توازن بین محتوا و ساختار و در برخی افراط در توجه به محتوا و غفلت از ساختار.
2.نگاههای غرض ورزانه به هنرمندان ارزشمند به بهانههای سلیقهای.
3.عدم ارائه صحیح هنرها به عموم مردم.
4. برخورد دوگانه و متناقض با هنر.
5. انکار توانمندیهای هنر.
6. آشنا نکردن مردم با واقعیت هنر و ارزشهای آن.
7. عدم ارائه تصویری صحیح و سالم از هنرمند.
8. بالا آوردن دیوارهای قطور بین مردم و آثار هنری.
9. آشنا نکردن مردم با اصول و معیارهای هنری.
10. نگاه کدخدا گونه به هنرمندان به جای نگاه دوستانه.
دلایل عنوان شده تنها چیزی است که در این آخرین روز سال و با عجله و کمبود وقت به ذهنم خطور کرد وگرنه این موضوع فرصتی فراختر میطلبد.